محل تبلیغات شما
عصبانیت از تک تک لحظاتی که منفعل بودم و خفه‌خون گرفتم
 و خودم را کوچک کردم، گاهی کل وجودم را آتشی می‌کند. 
بالشت را فشار می‌دهم به صورتم و فریاد می‌کشم،
به آینه نگاه می‌کنم و فحش می‌دهم،
مشت می‌کوبم به دیوار،
ولی هم‌چنان عصبانیم.
ولی چه فایده؟
تغییر می‌کند؟
خیر.
پس .
به تک تک خاطراتی که زهرمار شد.
به لحظاتی که به سکوت و گریه گذشت .
به یادآوری‌های وقت و بی‌وقت که روحم را می‌خراشد.
به تو. به من. به هرکسی که بود و میگفت خواهد بود و نیست.
به این هفته که تا سی‌ام قرار است هی دو سال قبل را در ذهنم مجسم کنم.

به ته‌مانده‌های این احساسات. به عقب‌گردی و اوج و فرازها. . . .

ولی چیزی که مسلم است این است که های بودجه‌ام را دیگر بیش از این استفاده نمی‌کنم.
اتفاقات دیگری در راه است که نیازمند باقی هایم است.

بی‌صبرانه منتظر این اتفاقات و افراد مرتبطشان هستم که با تمام وجودم به تخمم بگیرمشان. 

به سلامتی.

یک خانه تکانی اساسی

فصل جدید زندگانی (رو میسازم.)

رنگ‌هایم را پس بده

,تک ,ولی ,وجودم ,اتفاقات ,لحظاتی , به , ,لحظاتی که ,بود و ,است که

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بچگی newpdimasa مشاور املاک ومسکن داریوش(شمال -بابل) بهترین مرجع فروش پروژه و ... تهویه سید: تعمیرات تخصصی و تضمینی کولر و یخچال وب لژیون همسفر اعظم امینی جغرافیای فرهنگی Cultural Geography حرفایی برای تو cotspesasmoi balbubeafo